خلاصه داستان : (طوفان شن).پرونده‌ای قدیمی درباره‌ی سوزاندن یک جسد دوباره باز می‌شود و مأمور چن جیانگ‌هه با فوریت به زادگاه کوچک خود فراخوانده می‌شود. با بازگشت او، شهر در آشوب فرو می‌رود. دسیسه‌گران، قاتلی دروغگو و قربانیانی که تشنه‌ی انتقام‌اند، همه مانند طوفانی سهمگین او را احاطه می‌کنند. با این‌حال، چن باور دارد که هیچ طوفانی ابدی...

An old body-burning case is reopened, and Officer Chen Jianghe is urgently called back to his small town. Upon returning, he’s swept into chaos—schemers, a lying killer, and revenge-driven victims, all closing in like a raging sandstorm. Yet, Chen believes every storm ends, and justice will prevail once the dust settles.

خلاصه داستان : لی مینگ زمانی یک مدرس برتر بود، که در تلاش‌ برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار شکست‌های مکرر را تجربه کرده بود. بعد از آن او برای شغل معلمی در دبیرستان درخواست داد. برنامه لی مینگ این است که دانش‌آموزان بالقوه را جذب کند و آنها را از افرادی که عملکرد ضعیفی دارند به دانش‌آموزانی مورد توجه...

Lei Ming, a former lecturer, and Sang Xia, a psychology teacher, runs a special class to help under-performing students. They guide students like Li Ran, who plans to drop out due to his grandmother’s illness, to overcome challenges and aim for university. Their combined efforts help students realize their potential and prepare for the next phase of their lives.

خلاصه داستان : چن وانگدائو از تحصیل در ژاپن برمی گردد و وظیفه ترجمه مانیفست کمونیست را بر عهده می گیرد که مسیر زندگی او را تغییر می دهد.

Chen Wangdao returns from his studies in Japan and takes on the task of translating the Communist Manifesto, which changes the course of his life.