خلاصه داستان : فتی(راسکو ارباکل) در یک فروشگاه کار میکند و عاشق دختر مدیر فروشگاه است و کیتون هم در اولین فیلمش اقدام به خرید یک سطل پر از شیره قند میکند....

Customers and clerks frolic in a general store. Roscoe walks out of the freezer wearing a fur coat, then does some clever cleaver tossing. In Buster's film debut he buys a pail of molasses.

خلاصه داستان : باستر مدیر یک فروشگاه عمومی ویک اداره پست در یک شهرستان .و ارباکل هم پستچی ان است درحالی که 300دلار از فروشگاه به سرقت رفته.....

Buster manages the store while Roscoe delivers the mail, taking time out for hide-and-seek with Molly. The constable, also interested in Molly, steals $300 while being observed by Buster.

خلاصه داستان : راسکو و باستر در چهاردهمین فیلم مشترکشان در نقش دو مرد که بصورت هم‌زمان به عنوان آتش‌نشان و مکانیک اتومبیل در یک ایستگاه آتش‌نشانی مشغول به کار هستند بازی می‌کنند. حال باید دید چگونه از پس تعمیر ماشین و آتش سوزی های پیش آمده بر می‌آیند...

Roscoe and Buster operate a combination garage and fire station. In the first half they destroy a car left for them to clean. In the second half they go off on a false alarm and return to find their own building on fire.

خلاصه داستان : کوکس به ساحل میرود تا در آنجا لحظاتی را سپری کند…

In an attempt at greater efficiency, the chef and waiter of a fancy oceanside restaurant wreak havoc in the establishment. Adding to the complications is the arrival of a robber.

خلاصه داستان : دو مزرعه دار مبتکر برای دست یک دختر با هم رقابت می کنند.

Buster competes with another farmhand for the love of the farmer's daughter.