خلاصه داستان : (طوفان شن).پرونده‌ای قدیمی درباره‌ی سوزاندن یک جسد دوباره باز می‌شود و مأمور چن جیانگ‌هه با فوریت به زادگاه کوچک خود فراخوانده می‌شود. با بازگشت او، شهر در آشوب فرو می‌رود. دسیسه‌گران، قاتلی دروغگو و قربانیانی که تشنه‌ی انتقام‌اند، همه مانند طوفانی سهمگین او را احاطه می‌کنند. با این‌حال، چن باور دارد که هیچ طوفانی ابدی...

An old body-burning case is reopened, and Officer Chen Jianghe is urgently called back to his small town. Upon returning, he’s swept into chaos—schemers, a lying killer, and revenge-driven victims, all closing in like a raging sandstorm. Yet, Chen believes every storm ends, and justice will prevail once the dust settles.

خلاصه داستان : Zhao Xudong تکنسین بلستر است. زمانی که یک انفجار در معدن اتفاق می افتد و چهار کارگر را می کشد، ژائو زنده می ماند. او مظنون است که انفجار یک تصادف نیست و شروع به تحقیق در اینباره میکند...

A blast technician in a mining town survives an explosion only to discover it may not have been an accident. While investigating the truth, he becomes the prime suspect and must use his unique skillset to clear his name.

خلاصه داستان : مردی که از یک کارخانه فولاد بیکار شده است، ناامیدانه می خواهد یک قاتل زنجیره ای را در شهری کوچک در جنوب چین تعقیب کند.

Yu, a self-assured factory guard, fancies himself a detective and begins poking his nose into a murder investigation.