خلاصه داستان : پوپی در حال کاشت باغ برای برادرزاده هایش کرم جمع می کنند. او به خاطر اتلاف وقت آنها را مورد بی مهری قرار می دهد ، و داستان جک و ساقه باقلا را برای آنها تعریف می کند که آنها را به کاشت لوبیا الهام می دهد. پوپی به خواب می رود و ...
A goat is starving because scrap metal drives have snapped up all the cans. He finds his way onto a battleship - a giant tin can! The first sailor he sees is Popeye, who he is more than happy to turn into a goat himself.
