«هالى» ( هپبرن ) در آپارتمانى در شرق منهتن با گربه اى كه نامى ندارد زندگى مى كند. روزى نویسنده اى به نام «پل» ( پپارد ) كه در همان آپارتمان زندگى مى كند و مورد حمایت مالى زنى مسنتر ( نیل ) قرار دارد، وارد زندگى «هالى» مى شود...
صبحانه در تیفانی براساس رمانی به همین نام نوشته «ترومن کاپوت» ساخته شده و داستان زن جوانی را در شهر نیویورک دنبال میکند که با مرد جدیدی که به تازگی به آپارتمان وی نقل مکان کرده است، آشنا میشود و...
صبحانه در تیفانی دربارهٔ هالی گولایتلی، دختر جوانی است که به تنهایی زندگی میکند. هالی دختری ساده، زیبا و وحشی است که در ۱۵ سالگی ازدواج میکند ولی پس از مدت کوتاهی به قصد بازی در فیلم Breakfast at Tiffany's، همسرش را ترک کرده و به هالیوود میرود، اما در آنجا هم ماندگار نمیشود و راهی نیویورک میشود. آشنایی هالی با نویسنده جوانی به نام پل وارجک باعث دگرگونی زندگی هر دوی آنها میشود...
یک اجتماع جوان در نیویورک به جوانی علاقه مند می شود که به ساختمان آپارتمان خود نقل مکان کرده است ، اما گذشته او تهدید می کند که مانع آن خواهد شد.
يه نویسنده جوون با همسايهاي به اسم هالي آشنا ميشه كه باعث ميشه زندگي هر دوشون تغيير كنه...
فیلم صبحانه در تیفانی Breakfast at Tiffany’s 1961 در مورد دختری جوان به نام هالی است که به تنهایی در نیویورک زندگی میکند. هالی دختری زیبا، پر شور و پول پرست است که با رویای بازیگری، همسر خود را ترک کرده و به هالیوود میرود اما در آنجا نیز ماندگار نشده و راهی نیویورک میشود؛ فروشگاه محبوب هالی در نیویورک تیفانی است که صرف یک صبحانه در آنجا موجب آشنایی او با نویسنده جوانی به نام پائول وارجک میشود. این موضوع موجب تغییر زندگی هالی و پائول شده تا اینکه…
دانلود فیلم Breakfast at Tiffany's 1961 (صبحانه در تیفانی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دلیل اصلی اینکه من "صبحانه در تیفانی" را خیلی دوست دارم این است که فکر می کنم یکی از آن کمدی های رمانتیک کمیاب است که در واقع از این ژانر فراتر می رود و به یک داستان عاشقانه واقعی تبدیل می شود. من یک نظریه دارم که بیشتر داستان های عاشقانه ای که ساخته می شوند در واقع درباره عشق نیستند. آنها یا در مورد عاشقانه هستند یا شهوت. فکر نمیکنم بسیاری از مردم هالیوود (یا جامعه امروزی) حتی بدانند عشق عمیق و معنادار واقعی چیست. از سوی دیگر، "صبحانه در تیفانی" یکی از زیباترین داستان های عاشقانه واقعی است که تا به حال گفته شده است." تیفانی" اساساً درباره زنی است که قادر به دوست داشتن نیست. او خود را یک "روح آزاد" یک "چیز وحشی" می داند، یک زن مستقل و ماجراجو که برای لحظه زندگی می کند. او همچنین تا حدودی یک طرد شده اجتماعی است زیرا «حرفه» او اساساً یک دختر تماس است. اینکه آیا او واقعاً با همه این مردان (یا فقط برخی از آنها) که به او پول می دهند می خوابد یا نه، مشخص نیست، اما او قطعا از آنها استفاده می کند. او زنی با اخلاق بالا نیست و علیرغم نگرش دائمی "بالا" و نگاه خوش بینانه اش، واقعاً کاملاً تنها است. فکر می کنم همه اینها بازتابی از احساس واقعی او نسبت به خودش است. تقریباً مثل این است که او باید به امتحان کردن چیزهای جدید ادامه دهد و حواس خود را از حقیقت منحرف کند، زیرا اگر واقعاً یک لحظه بایستد و به خودش نگاه کند، با این که واقعاً چقدر بیتأثیر و معمولی است مواجه میشود. او همچنین باید با این واقعیت روبرو شود که او واقعاً شیک نیست. او بازیگری است که نقشی را ایفا می کند. "هالی گولایتلی" حتی نام واقعی او نیست. همانطور که گفتم او قادر به دوست داشتن دیگران نیست زیرا واقعاً حتی خودش را هم دوست ندارد. او احساس می کند که دوست داشتنی نیست. درک او از خود واقعاً بسیار پایین است و به همین دلیل است که او این فانتزی های بزرگ و پیچیده را در مورد ظریف، باکلاس و شوخ بودن سرهم می کند. وقتی برای اولین بار فیلم را دیدم، چنان تحت تأثیر جذابیت و زیبایی آدری هپبورن قرار گرفتم که بلافاصله عاشق او شدم. هرچه بیشتر فیلم را تماشا می کنم، بیشتر متوجه می شوم که شخصیت او واقعاً چقدر غمگین و رقت انگیز است (در عین حال دوست داشتنی). همانطور که مارتی بالسام در فیلم Breakfast at Tiffany's می گوید: "او یک جعلی است، اما او یک جعلی واقعی است."
Paul Varjak، شخصیتی که جورج پپارد (البته در روزهای قبل از A-TEAM) بازی می کند، در وضعیت مشابهی قرار دارد. او هم در حال ایفای نقش است و از خود تصویر بدی دارد. او میخواهد بنویسد، اما آنقدر در این کار سختی گذرانده است که از گرفتن پول از یک زن متاهل و ثروتمند، که او را «زمان خوب» خود برای زندگیاش میداند، استعفا داده است. پل و هالی به عنوان همسایه های ساده شروع می کنند، بعداً با هم دوست می شوند و در نهایت عاشق هم می شوند که در نهایت باعث ترس هالی می شود. او خوب است که با کسی معاشقه کند، اما به محض اینکه از این خط عبور می کند و عاشق کسی می شود، می ترسد و فرار می کند. او عشق را به عنوان یک قفس می بیند، چیزی که مردم را خفه می کند و زندگی را از آنها می مکد. او به کمک نیاز دارد. او به کسی نیاز دارد که او را دوست داشته باشد و باید بتواند او را دوست داشته باشد. این مرد برای او بهترین است زیرا به همان اندازه که او به او نیاز دارد به او نیاز دارد. آنها می توانند به یکدیگر کمک کنند. آنها می توانند یکدیگر را بلند کنند. به خودی خود چیزی نیستند جز اینکه با هم کامل هستند. آنها دو نفر بدبخت هستند که می توانند خوشبختی را در یکدیگر بیابند.
من فیلم های مربوط به رستگاری را دوست دارم. داستان هایی در مورد افراد فرومایه ای که از طریق عشق به اوج خوشبختی می رسند (بدون اینکه اجباری یا احساسی به نظر برسد) بسیار نادر هستند، اما وقتی ظاهر می شوند تمایل دارند برای من جذابیت داشته باشند (به همین دلیل است که من داستان "سابرینا" را دوست دارم. "خیلی هم). من هرگز آن صحنه آخر در "صبحانه در تیفانی" را فراموش نمی کنم که در آن هالی سرانجام با این حقیقت دردناک روبرو می شود که علیرغم تمام تلاش هایش برای انکار خود، پنهان کردن از "عادی بودن" خود، هیچ چیز در مورد او واقعاً تغییر نکرده است. همانطور که پل می گوید: "مهم نیست کجا بروی، فقط به خودت می پردازی." او اعتراف می کند که تنها و ناراضی است. او به دنبال گربه ای برمی گردد که لحظاتی قبل از آن پس از فهمیدن اینکه به طرز خطرناکی به "مالک شدن" او نزدیک شده بود، آزاد کرد. در بازگشت برای گربه، او واقعاً برای خودش برمی گردد. او خود را مانند گربه میبیند و در واقع، تصاویر مکرر در طول فیلم وجود دارد که آنها را به هم متصل میکند (هالی با ماسک گربهای که از مغازه میدزدد، "نه زندگی" نام کتابی است که پل نوشت، و غیره. ). او نمی خواست نامی برای او بگذارد، زیرا نمی خواست او متعلق به او باشد، او آن را "قفس کردن" حیوان می دانست. بنابراین او را به سادگی "گربه" صدا زد، اما به مرور زمان "گربه" نام واقعی او شد. در بازپس گیری گربه، او به نوعی زندگی خود را بازپس می گیرد. برای چند لحظه به نظر می رسد که "گربه" ممکن است برای همیشه رفته باشد، اما وقتی صدای "میو" ملایم را می شنود و او را از جعبه مقوایی بیرون می آورد، خوشحال می شود. او شادترین زن روی زمین است. او مانند گربه گم شده بود اما اکنون پیدا شده است. او گربه را در آغوش می گیرد و عشقش پل را می بوسد، همانطور که زیر باران ایستاده اند. موسیقی متورم می شود (باید آن آهنگ "Moon River" را دوست داشت) و صفحه به رنگ سیاه در می آید. به نظر من این یکی از بهترین پایان های هر فیلمی است که تا به حال ساخته شده است.
دانلود فیلم Breakfast at Tiffany's 1961 (صبحانه در تیفانی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
هنگام یادآوری میراث فیلم آدری هپبورن، اولین عنوانی که معمولاً به ذهن متبادر میشود «صبحانه در تیفانی» است، اگرچه تعداد کمی از طرفداران «چاراد»، «بانوی زیبای من» و شاید «سابرینا» را مطرح میکنند. در بیشتر موارد، هپبورن و شخصیت او در صبحانه در تیفانی یکی شده اند. هیچ بحثی در مورد زندگی این بازیگر بدون اشاره به "صبحانه" در جایی در طول خط کامل نمی شود.
هپبورن در واقع یک انتخاب ساعت یازدهم برای نقش هالی گولایتلی بود. ترومن کاپوتی مرلین مونرو را به عنوان شخصیت اصلی زن تصور کرد و بعداً پیشنهادی به کیم نواک ارائه شد. با این حال، هپبورن در پایان انتخاب شد و فیلمنامه جورج اکسلرود به میزان قابل توجهی ماساژ داده شد تا در خور ظرافت او باشد. بازی او به عنوان یک فیلم کلاسیک وارد تاریخ سینما شده است و این وضعیت را برای سال های آینده حفظ خواهد کرد. متأسفانه، زرق و برق هپبورن قیمتی داشت. در حالی که «صبحانه در تیفانی» به میل او تطابق داشت، بسیاری از رمانهای کاپوتی در این میان گم شد. "صبحانه" بدون شک فیلم بسیار خوبی است که در کانون آمریکایی ها قرار دارد. با این حال، من فکر میکنم که کمی اغراقآمیز شده است، زیرا خط داستانی شدید رمان کاپوتی به خاطر آدری نازک شده است.
نسخه کاپوتی هالی گولایتلی دریفتکنندهای متین و بد دهان است. که بین نیازش به استقلال و میل او به یک شریک زندگی ایده آل و مادام العمر سرگردان است. او چیزی شبیه به یک پیشرو برای «زن رهایی یافته» دهه 1960 است، در عوض از حفره های موجود در چارچوب اجتماعی دهه 1940 استفاده می کند. ما در فیلم Breakfast at Tiffany's حسی نسبت به هالی بهعنوان پیشرو را داریم، اما اکسلرود و کارگردان بلیک ادواردز، اکشن را به شهر نیویورک دهه 1950 منتقل میکنند و او را بیشتر بهعنوان یک اجتماعی شیک نشان میدهند تا یک رانده شده آسیبپذیر و تربیتشده در تگزاس. دو موضوع اساسی برای کاپوتی، جستجوی ما برای هویت و دگرگونی دائمی است که خود ما دستخوش آن می شود. اینها تنها در لحظاتی در نسخه اکسلرود «صبحانه» مورد توجه قرار گرفت.
در عوض، به نظر میرسد نسخه سینمایی به مبارزه بین دو خواسته میپردازد: ارتباط عاطفی و امنیت مادی. هم هالی و هم معشوقهاش پل وارجاک (جورج پپارد) در موقعیتهایی قرار میگیرند که پول پیشنهاد میشود اما عشق به آسانی در راه نیست. پل اولین بار در این مرکب است و با خانم فایلنسون (پاتریشیا نیل)، یک طراح داخلی ثروتمند، سکس را با پول معامله می کند. هالی، که خود یک دختر تماس است، با خوزه، دیپلمات ثروتمند برزیلی ملاقات می کند که «عشق» او در خانه از نظر سیاسی درست نیست. نیازی به گفتن نیست که فرمول هالیوود در سال 1961 این بود که هر دو شخصیت عشق واقعی خود را بپذیرند، که این دقیقاً همان چیزی است که صبحانه در تیفانی به پایان می رسد.
صحنه های خاصی در فیلم Breakfast at Tiffany's به وضوح برای نشان دادن ظرافت هپبورن طراحی شده اند. مانند مهمانی آپارتمان، بازدید از تیفانی و شرکت، و دزدی پنج و ده مغازه، که همگی بسیار طولانی هستند و از جنبه های اصلی شخصیت هالی می کاهند. اکسلرود و ادواردز نیز اولویت عجیبی به آقای یونیوشی با بازی میکی رونی می دهند. عکاس ژاپنی که از هالی آزرده خاطر میشود، فقط یک بازیکن کوچک در کتاب کاپوتی است که به سمت راه پله میرود و هر چند وقت یکبار به انگلیسی شکسته فریاد میزند. با این حال، در فیلم Breakfast at Tiffany's، از یونیوشی برای تسکین کمیک استفاده می شود، و رونی تلاش بیش از حدی انجام می دهد. این کلیشه امروزه توهینآمیز است، اما در آن زمان تضعیف نژادی رایج بود. این بخشی از فیلم است که در طول چهار دهه گذشته به خوبی از آب در نیامده است. عاشقانه آنها قانع کننده است و شیمی این دو بازیگر از اولین ملاقات آنها روی صفحه احساس می شود. پاتریشیا نیل و مارتین بالسام (با بازی غول هالیوود O.J. Berman) در نقش های کوتاه شده خود عالی هستند و بادی ابسن (دکتر گولایتلی، شوهر هالی) در 45 دقیقه بازی به یاد ماندنی را ارائه می دهد. ) همچنین به عنوان یک اشراف زاده برزیلی در یک بخش متوسط انگلیسی زبان به خوبی عمل می کند.
"Breakfast" نامزد پنج جایزه اسکار شد و دو جایزه را در موسیقی برد. هنری مانچینی برای بهترین موسیقی دراماتیک/کمدی برنده شد، در حالی که جانی مرسر و مانچینی برای بهترین آهنگ اورجینال با "Moon River" برنده شدند. مانچینی در اینجا کارهای بسیار خوبی انجام میدهد، موضوع «رود ماه» را به هر موقعیتی تبدیل میکند و کل تصویر صدا را به هم مرتبط میکند. بلیک ادواردز را نیز باید به خاطر تصاویر زیبای او از شهر نیویورک، از جمله پارک مرکزی و از همه مکانها، شعبه اصلی کتابخانه عمومی نیویورک در خیابان پنجم دانست.
من رمان کاپوتی را حدود یک سال خواندم. قبل از تماشای نسخه فیلم آن در حالی که من از هر دو لذت برده ام، رفتار هالیوودی چیزی را باقی می گذارد. کتاب خیلی بیشتر ارائه می دهد. 'Breakfast' بر روی DVD از طریق پارامونت در دسترس است و با استقبال مطلوبی از شرکت روبرو شده است: در صفحه عریض با انتخاب صدای فراگیر Dolby، صدای فراگیر 5.1 یا 'دوبله فرانسوی' ارائه می شود. زیرنویس انگلیسی و تریلر تئاتر نیز ارائه شده است.
دانلود فیلم Breakfast at Tiffany's 1961 (صبحانه در تیفانی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلمهایی هستند که به دلیل بازیگران، موسیقی و سبک، نه به خاطر طرح جالب، شخصیتپردازیهای فوقالعاده یا دیالوگهای تند، مورد علاقه قرار میگیرند. صبحانه در تیفانی معروف، صبحانه در تیفانی، سال هاست که به خاطر آدری هپبورن فوق العاده و هنری مانچینی با استعداد مورد توجه قرار گرفته است. رودخانه ماه یکی از بهترین آهنگ های فیلم است. اما در کمال تعجب، چیز زیادی برای گفتن در مورد صبحانه در تیفانی وجود ندارد.
دو فاحشه با هم دوست می شوند. نقش جورج پپاردز می توانست توسط هر کسی که نفس می کشید بازی کند و میکی رونی برای خنده دار بودن بیش از حد مسخره بود. پاتریشیا نیل همیشه عالی کار زیادی برای انجام دادن نداشت. فقط بادی اپسن مرا حرکت داد.
چند صحنه قابل توجه وجود دارد. اما، صبحانه در تیفانی بهترین نمونه ای است که من از یک کیک دوست داشتنی با یک سوراخ بزرگ در وسط آن دیدم.
دانلود فیلم Breakfast at Tiffany's 1961 (صبحانه در تیفانی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ارتشی از طرفداران این نقش برجسته هپبورن را در نظر می گیرند و از بسیاری جهات این نقش را دارند، حتی اگر او برای به تصویر کشیدن آن بر نادرستی غلبه کرد. بر اساس رمان نسبتاً گزنده ترومن کاپوتی، او (تا حدودی شگفتآور) میخواست مرلین مونرو این نقش را بازی کند. انتخاب بازیگران هپبورن نمیتوانست متفاوتتر از این باشد، با این حال او آن را به خود اختصاص داد و در این فرآیند نمادی ساخت که به اندازه دامن مرلین روی رنده مترو یا بت دیویس از روی شانه ماندگار است. مارگو چانینگ سیگاری زنجیره ای او نقش یک دختر مهمانی بیدردسر و پیچیده را در شهر نیویورک بازی میکند که از لطف مردان ثروتمند مختلف زندگی میکند. اگرچه معیشت او نمی توانست بی مزه تر از این باشد، به نوعی حضور هپبورن درخششی از معصومیت و شیرینی را به آن اضافه می کند. هنگامی که پپارد نویسنده مسدود شده به طبقه بالا نقل مکان می کند (که توسط نیل یک فرد اجتماعی متاهل نگهداری می شود)، این دو در حال ایجاد دوستی هستند که در نهایت شروع به تبدیل شدن به عشق می کند. اما از آنجایی که هر دوی آنها افرادی هستند که از بدن خود برای به دست آوردن حقوق خود استفاده میکنند و به شدت به دیگران وابسته هستند، در بهترین حالت احتمال دوام رابطهشان کم است. برای خواندن خلاصه ی بالا، می توان انتظار فیلمی تلخ و مبتذل را داشت. با این حال، در دستان کارگردان بلیک ادواردز و در حالی که هپبورن با لباسهای نفیس جیوانچی شناور است، صبحانه در تیفانی یک جعبه آب نبات از رنگ، سبک، طنز و عاشقانه است.
حتی زمانی که او در حال خماری است یا تازه از خانه به خانه میرسد. هپبورن که تمام شب را به نمایش می گذارد (مانند صحنه آغازین معروف)، چهره ای برازنده و پر زرق و برق دارد. در واقع، زمانی که او سعی می کند سرگردان یا ژولیده رفتار کند، عملکرد او در ضعیف ترین حالت قرار دارد. انگار ذاتاً آنقدر شیک بود که مجبور بود (بیش از حد) برای ارائه هر چیز دیگری تلاش کند! او کار بسیار خوبی را با این نقش انجام می دهد، حتی اگر گذشته شخصیت چیزی جز مضحک نباشد. پپارد بسیار جذاب اما چوبی است. غرور او در مورد نقشش (حفاظت شدید از وجهه مرد پیشرو سنتی) نه تنها عملکرد خودش را تضعیف کرد، بلکه عملکرد نیل را نیز که در نتیجه کاهش یافت، نادیده گرفت. با این حال، تماشاگران فیلم احساساتی احتمالاً رویکرد قهرمانانهتر او را ترجیح میدهند و نیل مطمئناً ضررهای او را جبران میکند و مدت کوتاهی بعد برای «هود» اسکار دریافت میکند. جنجالی ترین جنبه فیلم، نقش رونی از مردی آسیایی است که بالاتر از هپبورن زندگی می کند و سبک زندگی او در تمام ساعات از خواب بیدار می شود. چه کسی از کلیشه بیش از حد دندان های باک و چشم های کج آزرده شود یا نه، نقش به هر حال خنده دار نیست! همه چیز خیلی اجباری و واضح است، با اشتباهات او خیلی قبل از وقوع. (یک لامپ درست بالای تخت او وجود دارد تا به او چیزی بدهد که به طور مداوم سرش را بزند. از قبل آن را حرکت دهید!) لحظات به یاد ماندنی زیادی در فیلم Breakfast at Tiffany's وجود دارد، از جمله سکانسی از هپبورن و پپارد که کارهایی را انجام می دهند که هرگز انجام نداده اند. قبل از این، هپبورن روی آتش نشسته و با ناراحتی آهنگ برنده اسکار "Moon River" (که در طول فیلم توسط آهنگساز استاد هنری مانچینی استفاده می شود) و صحنه مهمانی حواس پرت (پیش درآمدی برای "پارتی" ادواردز؟) را می خواند. که همه چیزهای بیرونی از جمله فریاد "توار!" وقتی یک مهمان بداخلاق شروع به فروپاشی می کند. در مورد رابطه پپارد و نیل صراحت شگفت انگیزی در آن زمان وجود دارد. به نظر میرسد این یکی از اولین فیلمهای هالیوودی است که در آن به طور ضمنی گفته میشود که مرد اصلی زیر پوشش در تختش برهنه است. فیلم خالی از اشکال نیست. برخی از دیالوگ ها به طرز آزاردهنده ای لذت بخش هستند و خط داستانی نسبتاً تکه تکه است (با پایانی چسبناک). .
دانلود فیلم Breakfast at Tiffany's 1961 (صبحانه در تیفانی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به نوعی صبحانه در تیفانی مانند گرفتن دو فیلم است. نیمه اول یک کمدی سبک و نیمه دوم یک درام عاشقانه است. کل بسته کاملاً درگیر است. من معمولاً طرفدار این ژانر نیستم اما در تمام مدت سرگرم بودم. در مورد خانم هپبورن در این نقش چه می توان گفت که قبلاً گفته نشده است؟ او کامل است. به جز تکرار عجیب A-Team، هیچ کدام از کارهای آقای پپارد را ندیده بودم. در این فیلم، او فویل عالی برای قهرمان ماست. بقیه بازیگران (از جمله گربه) بیش از حد همتراز هستند، به خصوص بازی میک رونی از نظر سیاسی نادرست اما خنده دار در نقش همسایه خانم گولایتلی که مدت هاست رنج کشیده است. فیلم عالی 8/10.
دانلود فیلم Breakfast at Tiffany's 1961 (صبحانه در تیفانی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این یک فیلم متوسط است که به عنوان عالی جلوه می کند. من بلیک ادواردز یا ستارگان را سرزنش نمیکنم - بالاخره آنها فقط یک عکس میسازند. در عوض، صبحانه در تیفانی تصویر نهایی "فرقه شخصیت" است. به عبارت دیگر، مردم آنقدر غرق آدری هپبورن هستند که به عکسی نگاه میکنند و طوری رفتار میکنند که انگار یکی از بهترین عکسهایی است که تا کنون ساخته شده است. برای جمعآوران پوستر فیلم، ارزش پوسترهای صبحانه در تیفانی کوچک را به دلیل ظهور این فرقه به اوج خود رساند (که در حال حاضر یکی از ارزشمندترین پوسترهای دهه 1960 است).
مورد غم انگیز این است که این یکی از بهترین عکس های خانم هپبورن نیست. فیلمهای بهتری مانند «داستان راهبه»، «عشق در بعدازظهر» یا «سابرینا» وقتی در کنار هم مقایسه میشوند، برتر هستند. تصور من این است که کسانی که به این فرقه دامن می زنند احتمالاً هرگز فیلم را ندیده اند یا فیلم های دیگر او را ندیده اند.
به هر حال، حتی اگر من در نگرش نسبت به صبحانه در تیفانی خیلی دور باشم (چون خیلی ها آن را دوست دارند) ، باید اعتراف کنید که صبحانه در تیفانی به دلیل بازی دیوانه کننده میکی رونی در نقش آقای یونیوشی - یک مرد ژاپنی، سزاوار یک یا دو امتیاز از دست دادن است. این نه تنها احمقانه بود، بلکه بسیار توهین آمیز و بی احساس بود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.