در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Derrida 2002... لطفا منتظر بمانید ...
دریدا مستندی درباره فیلسوف فرانسوی (و نویسنده ساختارشکنی) ژاک دریدا، که بحث های شدیدی را در سراسر دانشگاه های آمریکا برانگیخت...
مستندی در مورد فیلسوف و نویسنده فرانسوی "ژاک دریدا"
دانلود فیلم Derrida 2002 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک روایت نمی تواند چیزی جز ترجمه کارگردانی از موضوع باشد. ساختن روایتی در مورد یک منطق دان پیشنهاد مشکل ساز است. در مورد اکثر موضوعات مختلف، ما از درک تغییر پذیر استقبال و قدردانی می کنیم، با این حال، با استدلال، به طور کلی با تفاوت مخالفت خواهیم کرد، به این دلیل که نقطه واقعی استدلال، اساساً تا زمانی که پساساختارگرایان پیش رفتند، همیشه حضور در واقعیت بوده است. آزمون تهیهکننده فیلم در اینجا این است که احتمالاً شما متفکر را به درستی تشخیص میدهید، یا ممکن است خود را تحقیر کنید، اما برای جمعیت، این یا آن طرف میتواند جالب باشد.
"دریدا" روایتی از تهیهکننده فیلم، کربی دیک، و محقق قبلی ژاک دریدا، امی زیرینگ کوفمن، تلاش میکند تا خود امکان خاطرهنویسی را از بین ببرد، اما از انجام آن غفلت میکند. فقط ویژگیهای ساختارشکنی را میگیرد، از اهدافش محروم میشود، و آن را به عنوان یک ترفند انتشار با کمک مداوم به جمعیت برای یادآوری توجه فیلم به خودش به کار میگیرد. اغلب با یک هدف نهایی برای نشان دادن هوشیاری خود به عقب برمی گردد، اما واقعاً چیزی را از بین نمی برد. به عنوان مثال، دریدا را در حال تماشای خود می بینیم که در حال مشاوره است، و بعداً او را در حال تماشای همین فیلم می بینیم، در نتیجه تاثیر دو آینه روبه رو با بازتاب های بی پایان را ایجاد می کند.
هدف ساختارشکنی تمرکز زدایی است. یا حداقل، برای تشخیص نقطه کانونی اختلاف - یا حقیقت پیشنهادی - که به ارائه دفاع از آن بستگی دارد. شما ممکن است در اینجا ادعا کنید که من اخیراً با توصیف اینکه ساختارشکنی چیست، توضیحی لوگومرکزی ارائه داده ام، که اخیراً معنای ساختارشکنی را متمرکز کرده ام (به ظاهر جسارت در اینجا توجه کنید). شما درست می گویید (و من آن را کنار می گذارم، به این دلیل که من فقط یک خردگرای هک هستم.). فیلم در تمرکز زدایی از هیچ چیز برتری نداشت. نه عقلگرا، رسانه، تهیهکنندگان واقعی و نه خود فیلم.
در طول فیلم، داستاننویس برگزیدههایی از کتابهایش را با پسزمینه فیلم پویا از چهره دریدا و عوامل محیطی او بررسی میکند. این امر دریدا را با موفقیت به راوی اصلی فیلم تبدیل می کند. آنها به جای معرفی درک فیلمسازان، پشت زور کلام او پنهان می شوند و از تحریف آن را ایمن می کنند. دریدا به طور خودکار به عنوان وسطی ساخته می شود که فیلم را متعادل می کند. اتفاقاً، Derrida که احتمالاً تلاش میکند ساختارشکنی را بررسی کند و دستگاههای خود را در ابزار فیلمسازی به کار ببرد، یک کانون محافظتشده در دریدا را دنبال میکند و او ساختارشکنی نشده باقی میماند.
ما میتوانیم شکنندگی Derrida را احساس کنیم. تولیدکنندگان اغلب نمی دانند از موضوع خود چه بپرسند. دریدا، به خاطر دوستی اش برای تهیه کننده فیلم، تلاش محکمی می کند تا تحقیقات کسل کننده کوفمن را به چیزی واقعاً جذاب تبدیل کند. دوربین اساساً دیدگاه کسی را می گیرد که مانند یک نیمه خدا به او احترام می گذارد. با فرض اینکه فیلم ضعف خود را می دانست، به طور جدی جذاب بود. با در نظر گرفتن همه چیز، این فقط پشت احترام و شگفتی فیلسوف معروف خود را می پوشاند.
یکی از روش های انجام این ساختارشکنی این بود که تیم های مختلف فیلمسازی را به خدمت بگیرید که چگونه هر کدام در مسیر خود حرکت کنند. ، و هر کدام یک قطعه مختصر ارائه می دهد. احتمالات این است که هر کدام تصویر کاملاً متفاوتی از دریدا ترسیم خواهند کرد. با معرفی متوالی آنها، جمعیت به این فکر خواهند کرد که واقعاً دریدا کیست، و آنها به ناچار مسیر خود فیلمسازی روایی را مورد بررسی قرار می دهند و متعاقباً امکان دریدا و علاوه بر این امکان مستندسازی را از بین می برند.
اگرچه من برای همیشه طرفدار ریویچی ساکاموتو بودم، موسیقی او در Derrida بی معنی بود. نیروی موسیقی او ویژگی های اضافی و اغلب نامناسب و عمیقی را به عکس های دریدا اضافه کرد. من نمیتوانم هیچ مشروعیتی برای کنترل واقعی جمعیت در Derrida ببینم، مگر اینکه بخواهد استفاده از موسیقی در فیلم Derrida را از بین ببرد، که نشد.
دریدا در آستانه پایان فیلم به امی زیرینگ کوفمن میدهد که این یک تاریخچه شخصی مناسب برای او خواهد بود. باید چنین میبود، اما به طرز غمانگیزی، این یک تاریخ برای دریدا یا کافمن نیست. چیزی که Derrida از نظر استدلال دریدا است، شباهت زیادی به موزیک ویدیوی یک قطعه موسیقی دارد. نمادگرایی به سادگی با افکار او مقایسه می شود. این چیزی شبیه روشی زیبا برای توجه به سخنان اوست.
یک لطف نجات دهنده Derrida این بود که دیدم و شنیدم که او زمان اولیه را نشان می داد. با در نظر گرفتن همه چیز، من هم برای تمایز دوست دارم. در فرصتی که من در مورد او روایتی ساختم، مطمئن هستم که به همان اندازه مضطرب و غیرقابل اعتماد بودم، در حالی که شاید نه بیشتر. از این نظر، من باید از تلاش تهیه کنندگان فیلم تمجید کنم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.