دانلود فیلم The Iron Rose 1973

زوج جوانی برای قدم زدن به بیرون از منزلشان میروند.وتصمیم میگیرند در مسیر هم خود از قبرستان بزرگی عبور کنند ،هوا رو به تاریکی میرود اما آنها نمی‌توانندمسیر برگشت را پیدا کنند و ترس همه وجودشان را فرا میگیرد.

یک زوج جوان برای پیاده روی تصمیم می گیرند در یک قبرستان بزرگ قدم بزنند. با شروع تاریکی، آنها متوجه می شوند که نمی توانند راه خود را پیدا کنند، و به زودی ترس های آنها شروع به غلبه بر آنها می کند.

دانلود فیلم The Iron Rose 1973 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.

در یک عروسی در روز شنبه، پسری با خواندن شعری دختری را تشویق می کند. روز یکشنبه آنها در حیاط قطار مه آلود ملاقات می کنند. پس از آن، دو عاشق (آنها اساساً قسمت دوستیابی را رد کردند) تصمیم می گیرند به یک پیک نیک در یک قبرستان بروند زیرا (پسر:) "ما هیچ جای ساکت تری پیدا نمی کنیم". آنها در یک مقبره رابطه جنسی دارند و هنگامی که آماده رفتن هستند، شب شنل تیره خود را بر آن مکان پوشیده است و آنها نمی توانند راه خود را پیدا کنند.

به نحوی 'La rose de fer' aka ' گل رز آهنین مرا به دوران کودکی‌ام برد، زمانی که مرده‌ها خیلی بیشتر از الان حضور داشتند. اکنون اساساً دیگر مرده ای وجود ندارد، مردم یا زنده هستند یا به سادگی وجود ندارند. اتفاقاً این همان موضعی است که پسر با من به اشتراک می‌گذارد، که مانع از آن نمی‌شود که به طور فزاینده‌ای از اینکه مجبور باشد شب را در محاصره مرگ سپری کند، ناراحت شود. از طرف دیگر، دختر با احترام بیشتری نسبت به مرده ها، شروع به ناراحتی کرد، اما در یک لحظه چیزی در او رخ می دهد و دیگر نمی خواهد راهی برای نجات پیدا کند، حتی شروع به شناسایی بیشتر با مرده می کند. نسبت به زنده ها خود فیلم از ابتدا تا انتها وضعیت ذهنی دختر را در اواسط فیلم به اشتراک می گذارد. با نگاهی به زیبایی شوم گورستانی که او را اسیر می کند و گل رز آهنین، در می یابد که ظاهراً مرگ راه همه چیز است، از زندگی بسیار بیشتر است و حتی زیبایی برای آن وجود دارد. آنجا هم حیاط قطار سر جایش می افتد. لوکوموتیوهای قدیمی، اشیاء زیبا و بادوام ساخته شده از آهن. از نظر یک انسان سنگ و آهن عملاً جاودانه هستند.

ستاره بی چون و چرای نمایش گورستانی به ظاهر عظیم، قدیمی و نامرتب با پوشش گیاهی پاییزی جنگل مانند است. پر از سنگ های لکه دار، نرده های زنگ زده، صلیب های آهنی بزرگ و درختان پژمرده، واقعاً شوم و زیبا. چیزی که به سناریوی فیلم اصالت زیادی می بخشد، رفتار بی دقتی شخصیت ها با اشیاء قبرستان است. اگر در یک گورستان قدیمی فیلم بگیرید، نمی توانید مجسمه ها و نرده ها و صلیب های قدیمی را بشکنید، می توانید؟ اما این دقیقاً همان کاری است که شخصیت‌ها انجام می‌دهند و به نظر واقعی می‌رسد.

قبل از اینکه «رز آهنین» به آن مکان برسد، ما یک سکانس از پیش اعتباری داریم که دختر مورد علاقه ژان رولین را نشان می‌دهد. ساحل دریا. گل رز آهنی به ساحل می‌رود که دختر آن را برمی‌دارد و نوازش می‌کند قبل از اینکه دوباره به اقیانوس پرتاب کند. من واقعاً در اولین تماشای خود زیاد از آن سکانس بهره نبردم زیرا ارتباط بین ساحل و گورستان خیلی بعداً در فیلم The Iron Rose ایجاد می شود. اما اتصالات به وضوح ایجاد می شوند. دختر بعداً یک گل رز آهنی مشابه را در قبرستان پیدا می کند و در یک نقطه خیال می کند که در همان ساحل باشد (این بار با دسته ای از صلیب های آهنی که در اطراف ایستاده اند) در حالی که هنوز در قبرستان است.


بخش اعظم "گل رز آهنین" از موسیقی بسیار کمی استفاده می کند، اما ابتدای آهنگ تم به صدا در می آید. به طرز مشکوکی شبیه به "جنایتکار" بریتنی اسپیرز است. شوخی نکن. لحن خوبی است (در واقع هر دوی آنها)، اما نکته برجسته یک قطعه آزمایشی عجیب و غریب در پایان است که تا آنجا که من می توانم بگویم، یک پهپاد ارگان همراه با ناله، سرفه، زمزمه کردن، گریه یک نوزاد و من نیست. بدانید چه چیز دیگری بدش نمی آمد که این قطعه دلخراش را بیشتر در فیلم The Iron Rose بشنوم. در مورد تاریکی شب، نور به اندازه کافی شبیه مهتاب به نظر می رسد، با این تفاوت که تقریباً در هر شات از جای دیگری می آید و از هر جایی می آید به جز از آسمان. بنابراین، در حالی که «رز آهنین» مطمئناً تصویربرداری در شب را به تازگی تعریف نمی کند، اما هنوز هم بسیار خوب به نظر می رسد و از نظر جوی نیز بصری کار می کند.

این جواهر از بسیاری جهات با دیگر فیلم های رولینی که من ساخته ام متفاوت است. مشاهده گردید. واضح است که هیچ خون آشام یا هیولا یا شرور دیگری وجود ندارد. حتی هیچ خونی برای صحبت کردن وجود ندارد و برهنگی نسبتاً فروکش کرده است. دیالوگ های زیادی وجود ندارد، اما دیالوگی که وجود دارد نه تنها از داشتن دو بازیگر توانا که آنها را ارائه می دهند سود نمی برد، بلکه به نظر نمی رسد که توسط یک کودک 10 ساله نوشته شده باشد. از نظر روایی به طور غیرمعمولی منسجم است و حتی لحن آن به طرز شگفت انگیزی با تنها چند لحظه غیرضروری سازگار است که شخصیت های احمقانه ظاهر می شوند. در واقع در نحوه پوشش مضامین انتخابی خود کاملاً مغزی است که در مورد آخرین چیزی است که از رولین انتظار داشتم. همه این‌ها به فیلمی تبدیل می‌شود که به شیوه‌ای بسیار عجیب و غیرقابل توصیف خود به‌طور تکان‌دهنده خوب است. در واقع خیلی خوب بود که دو بار پشت سر هم آن را تماشا کردم، چیزی که حداکثر سالی یک بار برای من اتفاق می افتد.

دانلود فیلم The Iron Rose 1973 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.

من یک پروتوگوت اصلاح شده بسیار لذت بخش هستم که در روزهای دانشگاه در شب های بی ثمر با تهیه یک دوز سالم الکل، دو سیگار، یک کیسه سیب زمینی سرخ کرده اندی کاپ و سپس رفتن به گورستان با من آرامش زیادی می گرفتم. نوار تام ویتس در حدود ساعت 2:30 بامداد. اگر با دقت گوش می‌دادید، می‌شنیدید که در حال مستی درباره بودن در زمین سرد و سرد می‌خوانم... چیزی آرام آرام در آنجا بودن وجود داشت، زیرا می‌دانستید که دقیقاً تنها نیستید و اگر به P و Q خود اهمیت می‌دادید، ممکن است مرده‌ها واقعاً از همراهی و سرنای مهتابی لذت ببرید.

در نهایت من از این مرحله خارج شدم، اما اگر یک چیز وجود داشته باشد که در آن مدت می دانستم، این بود که هرگز تاریخی به گورستان نیاورم. من به درستی می‌دانم که دنیا پر از جوجه‌های گوت بی‌رحم است که در کل سفر مرگ شرکت می‌کنند و جنبه هولناکی با آنها دارند که ممکن است باعث شود که با آنها در میان مقبره‌ها گلزنی کنیم (و احتمالاً The Iron Rose را دوست خواهند داشت). اما ببینید، گورستان مکانی برای انعکاس انفرادی مسالمت آمیز بود، و در آن زمان نسبتا امن بود، زیرا هیچ کس عاقلانه ساعت 2 بامداد به قبرستان نمی رفت تا به دنبال کسی بگردد که با او درگیر شود.

بنابراین بلافاصله در NIGHT IN THE CEMETERY ژان رولین (که عنوانی بسیار بهتر از ROSE OF IRON است) آن مرد هنگام انتخاب یک دلقک در یک گورستان محلی فرانسوی به عنوان مکانی برای آوردن یک بانوی جوان، آن را به باد می دهد. او در یک جشن عروسی ملاقات می کند. دقیقاً روشن‌ترین لامپ فانوس دریایی نیست، اما او یک دختر بچه است و او می‌تواند با او در دخمه‌ای که قفل آن باز می‌شود گل بزند. بعداً متوجه می‌شوند که بیرون تاریک شده است و خود را در گورستانی گم می‌کنند که در واقع شبیه چندین حیاط استخوانی است که با استفاده از برش متقاطع هوشمندانه در یکی ترکیب شده‌اند.

در واقع اینجاست که فیلم جالب می‌شود. ، زیرا به معنای واقعی کلمه پایانی برای مکان وجود ندارد. همچنین به طرز شگفت‌انگیزی با نرده‌های آهنی زنگ‌زده، بناهای تاریخی و مجسمه‌های در حال فروپاشی پوشیده شده است. اما این هم در مورد این است که آنها شروع به کمی بدرفتاری می کنند، به ویژه دختر. او شروع به تصور می کند که خود را با مردگان یکی می کند و وجود آرام و مسالمت آمیز آنها را به شلوغی زندگی مدرن ترجیح می دهد. که در وهله اول دقیقاً هدف قرار گرفتن در گورستان است، اگرچه فکر می کنید آنها مشروبات الکلی اضافی و مقداری تام ویتس می آوردند.

در نهایت او کاملاً تکه تکه می شود و تصمیم می گیرد. که مرگ از خود زندگی مساعدتر است. آن دو خود را در مقبره‌ای می‌بینند که ناگهان بی‌هوا می‌شود و با گلدان گل پیرزنی پوشیده می‌شود. کل فیلم مانند یک کابوس عجیب و غریب و منحرف است که با صحنه ای کامل شده است که در آن این جفت بر روی انبوهی از استخوان ها در یک گور دسته جمعی باز جفت می شوند. دیگران وقتی می گویند که اتفاقات زیادی در فیلم The Iron Rose نمی افتد و من واقعاً آرزو می کنم که حتی کمتر اتفاق بیفتد، حق با پول هستند. این روند دارای ماهیتی سست و شاعرانه است که در کنار هم قرار دادن مرگ و زوال در کنار سینه های گوشتی جوان به طرز شگفت انگیزی غنایی است.

چطور مردم دیگر نمی توانند اینگونه فیلم بسازند؟ تنها چیزی که مدام به آن فکر می‌کردم این بود که چطور در سال 2008 نمی‌توانی فیلمی مثل این بسازید، مهم نیست چقدر تلاش می‌کنید. باید یک داستان فرعی درباره گانگسترها یا یک رقیب عشقی وجود داشته باشد، شاید تعقیب و گریز ماشین و چند سکانس جلوه های ویژه بزرگ که در آن ارواح بلند می شوند تا با خانم جوان در حالی که او در میان سنگ قبرها شادی می کند، برقصند. ژان رولین مورد علاقه کارگردانان من نیست و The Iron Rose کاملاً مورد علاقه من نیست - FRISSONS LES VAMPIRES را برای چند آتش بازی واقعی امتحان کنید - اما چیزی در جریان است که حتی در میان کاتالوگ آثار او کاملاً منحصر به فرد است. او می دانست که در اینجا دنبال چه چیزی است و آن را خالص و ساده دریافت کرد. چیزی برای تحسین در آن وجود دارد.